-
توقع
دوشنبه 1 آذر 1395 09:31
تازگی مادر شوهر شدم و اولین چیزی که به خودم گفتم اینه که توقع از هیچکس نداشته باشم حتی پسرم ، عروس که جای خود داره ولی خودم سعی میکنم تا جائیکه میتونم به عروسم محبت کنم بی توقع الحق اونم دختر خوبیه درک و شعورش بالاست اینطوری ادم راحتر میتونه زندگی کنه ، هر کسی لطفی کرد دستش درد نکنه و نکرد هم در پناه خدا کنترل کردن...
-
عکس
شنبه 22 آبان 1395 19:08
اوایل ازدواجمون یه دوربین داشتیم یسره عکس میگرفتیم از خودمون از فامیل و چاپ عکس برنامه هفتگیمون بود ، لدتی خاصی داشت چشم انتظار چاپ شدن عکسها موندن تازه گاهی وقتا بعضی عکسا سیاه میشد و داغش به دلمون می موند ، تقریبا از همه فامیل عکس داریم ، بعضی ها به رحمت خدا رفتن و بچه ها بزرگ شدن ازدواج کردن حتی بعضیشون بچه دارشدن...
-
سلاممممممممممممممممممم
شنبه 15 آبان 1395 10:42
- سلام صبح پاییزی شنبه تون بخیر و خوشی و سلامتی ، امیدوارم روز و هفته خوبی برای همه باشه و در هر کار و برنامه ای که دارین موفق بشین -- من از اون دسته آدمایی هستم که حرفای با گوشه کنایه رو متوجه نمیشم ، معلوم نیست تا به امروز چند نفر یه چی بهم گفتن ولی منظورشون چیز دیگه ای بوده و چقدر از دست نفهمیدنم حرص خوردن یا فکر...
-
حلقه
شنبه 8 آبان 1395 10:55
حلقه ای که انتخاب کردم خیلی ساده و ارزان بود ، اما هر کی دید ازش خوشش اومد دو خط نگین داراز دوطرف تا نیمه به هم میرسیدن ، حلقه های شیک و گرون قیمتی مد شده بود مثلا حلقه دخترخاله ام که زودتر از ما ازدواج کرد یه نگین پایه بلند بزرگ وسط داشت و نگین های ریز اطرافشو پر کرده بود در زمان خودش جز گرانترین حلقه ها محسوب میشد و...
-
درد
چهارشنبه 5 آبان 1395 11:39
ظاهرمو خوب راه میبرم منظورم اینه وقتی میرم مهمانی جایی به خودم میرسم آه و ناله نمیکنم با وجودیکه ممکنه درد داشته باشم این مسئله باعث حساسیت بعضی ها شده ، گاهی بهم تیکه میندازن به شوخی یا جدی قبلا دلخور میشدم اما الان دیگه حرفای بیهوده برام اهمیت نداره لبخند میزنم و ازش رد میشم اینم یکی از خوبیهای بالا رفتن سنه آدم...
-
شور زندگی
یکشنبه 2 آبان 1395 11:53
روزایی که تمیزکاری دارم یا مهمان داریم و رفت و آمد مون زیاد میشه برای شادونه روزهای عالی و هیجان انگیزیه ، بنده از خستگی و کار زیاد هلاک میشم و ایشون سوژه های جالب برای پریدن و جیغ زدن و شاد شدن پیدا میکنه ، بدبختی اینجاست غیر از خرابکاری کار دیگه ای از دستش بر نمیاد ، شاد شدنش دل منم شاد میکنه خدایی اگر هر کسی نصف...
-
دست دادن با یک گاو
چهارشنبه 28 مهر 1395 11:08
دور رو برم پر از حیوانات مختلف بود از شیر و ببر گرفته تا مرغ و خروس از پشت دری گاوی جلوم ظاهر شد با جثه ای بزرگتر از حد معمول هنوز کل هیکلش در مغزم تجزیه تحلیل نشده بود که روی دو پا ایستاد و دستش و به طرفم دراز کرد با هم دست دادیم لبخند زد و رفت
-
حد میانه
یکشنبه 25 مهر 1395 15:30
دوستی که برای اولین بار منو به وبلاگ نویسی تشویق کرد بهم گفت هرگز از نقطه ضعفهات در وبلاگت حرفی نزن این باعث میشه مردم دیگه روت حساب نکنن و ارزشت در چشمشون کم میشه خیلی حرفشو قبول ندارم شایدم حق با اون باشه بنظرم شرایط و نوع زندگی و اینکه با چه نوع افرادی در ارتباط باشیم روی نظر و زندگیمون اثر میزاره ، مثلا اگر با...
-
ترس
یکشنبه 18 مهر 1395 11:51
ادم ترسویی نبودم ولی به تدریج شدم ، روز به روزم بیشتر و بدتر شد ، سالهاست گواهینامه دارم ولی از رانندگی کردن میترسم دوره مهارتی رفتم ، مربی گفت عالی هستی بدون نگرانی رانندگی کن بازم نتونستم ، از دندانپزشکی میترسم حالت مرگ بهم دست میده از صدای بلند و جیغ و داد میترسم دعوا که جای خود داره ، نمیتونم تنها جایی برم مگر با...
-
سیر نزولی
یکشنبه 11 مهر 1395 10:40
میگفت نصفه شب بیدار شدم دخترم مریضه و چند شبه جدا از همسرم میخوابم دلم براش تنگ شد اهسته رفتم بوسش کردم ، دلم اروم گرفت راحت خوابیده بود برگشتم پیش دخترم ، دیدن محبت بین همسران و خوبی و دوستی بین خانواده و خانواده ها دلمو شاد میکنه ، خیلی برام لذت بخشه وقتی میبینم در این دنیای آشفته بی حرمتی و بی وفایی و از هم گسیختگی...
-
کلاه
سهشنبه 6 مهر 1395 11:23
شادونه که یه پرنده اس دوبار نمیشه گولش زد و نمیشه سرش کلاه گذاشت تعجبم از بعضی ها که بارها و بارها سرشون کلاه میره و حواسشونو جمع نمیکنن ، یکی از اقوام گول پسری رو خورد و دخترشو به هوای پول و ثروت و مسائل مادی بهش داد بعد از مدت کمی کاشف به عمل اومد طرف سرشونو کلاه گذاشته ، چیزی نمونده سر دختر دومشم همین بلا رو بیاره...
-
قلدر منشی
یکشنبه 4 مهر 1395 11:29
قلدر بازی به فصلها هم سرایت کرده تابستون از اونطرف نصف بهار رو گرفت و از اینطرف اجازه ورود به پاییز نمیده چنان هوا رو گرم کرده انگاری چله تابستونه البته خودش به تنهایی کاره ای نیست هوای الوده دستپخت ما ادما باعث شده زورش زیاد بشه ، در هر صورت از ماست که بر ماست بعد از دیدن مصاحبه نسرین نصرتی در دور همی خیلی ازش خوشم...
-
شکست عشقی
پنجشنبه 1 مهر 1395 11:28
هیچی بدتر از این نیست که کسی رو دوست داشته باشی و طرف بهت محل نده که هیچ از دستت فرار هم بکنه شادونه ما عاشق یه بنده خدایی شده طرف ازش خوشش نمیاد ، اینم هی میره سمتش خودشو براش لوس میکنه شیرین بازی در میاره فایده نداره که نداره ، هر چی بهش میگم عزیز من شادونه گلم عشق یه طرفه بی فایده اس اینو بی خیال شو چیزی که زیاده...
-
مجاز
یکشنبه 28 شهریور 1395 10:34
از شبکه های اجتماعی کلا خوشم نمی اومد و نمیاد اولش دلیل خاصی براش نداشتم فقط به دلم نمینشست گرچه گاهی سرک میکشیدم جهت کنجکاوی ولی دلچسبم نیست تا اینکه از کانالی خوشم اومد و در دلم نویسنده که نه کپی کننده رو برای مطالب جالبش تحسین میکردم و در ذهنم فردی فرهیخته با کمالات فراوان ازش ساخته بودم که یکهو از خودش نشانی و...
-
ناشکیبا
سهشنبه 23 شهریور 1395 11:41
بنظرم بهتره اسمم و عوض کنم و بجای شکیبا بزارم ناشکیبا ، زود رنج شدم بدجور کم طاقتی هم بهش اضافه شده ، منی که احترام هر کسی حتی یه بچه رو نگه میداشتم و اگر حرف درشت یا بی ربطی میشنیدم و بهم میزدن صبوری میکردم و مردم داری دیگه تحمل ندارم ، با کوچکترین اشاره از کوره در میرم میدونم خوب نیست اما دروغ چرا تا قبر یه نفس هم...
-
سبقت
شنبه 13 شهریور 1395 09:57
با کلمه سبقت که اشنا هستین ، همه میخوان از هم جلو بزنن و زودتر به چیزی یا جایی یا هدفی برسن ، مثلا در رانندگی یا محیط شغلی یا در مسابقات مختلف الا اخر همه جور سبقتی دیده بودم بجز سبقت گرفتن در اینکه من مریضترم ، آره والا در جمعی بودیم یه بنده خدایی شروع کرد از درد پا گفتن یکی از این طرف گفت وضع پای من بدتره اون یکی...
-
دستهای عزیزم
سهشنبه 9 شهریور 1395 10:53
به دستام نگاه میکنم روزی دستای افتاب مهتاب ندیده دختر لوس مامان و بابا بود و امروز دستهایی که سالها کار کرده پخته شسته جارو زده در هوا برای کمک به اموزش کلامی چپ و راست و بالا و پایین رفته روزی چند ساعت کلیدهای کیبورد و فشرده البته گاهی هم در باسن مبارک پسر دلنبد با شدت فرود اومده تا بلکه وظیفه ادب نمودن و تکمیل کنه و...
-
ماتیک
پنجشنبه 4 شهریور 1395 08:58
البومو ورق میزدم که رسیدم به یه عکس تکی از خودم دستم زیر چانه با موهای بلند لول شده صورت ارایش کرده نگاهم به دور دستها بود شاید داشتم امروز یعنی 27 سال بعد رو میدیدم ، لبهای ماتیک زده ام منو برد به 27 سال قبل آرایشگاه شلوغ بود 10 ، 12 نفری میشدیم همراهی عروس بودیم ، به شیرین خانم که در حال زدن ریملم بود گفتم سرتون...
-
51
دوشنبه 1 شهریور 1395 11:06
تا ساعت ده راحت خوابیدم ، بعد از چه کنم چه نکنمهای معمول چی بپزم چی نپزم یا برا اینکه امروز به دنیا اومدم اشپزخونه رو تعطیل عمومی اعلام کنم (خو نمیشه مملکت و تعطیل کنم که دیگه در حد بضاعت خودمون) تصمیم گرفتم قورمه سبزی بار بزارم بعد دوش بگیرم لباسی که مورد علاقه همسرمه بپوشم ارایش ملیحی تنگش بزنم ، خودمو با آجیل و...
-
در هم و بر هم
شنبه 30 مرداد 1395 10:16
علاقه زیادی به زرشک ، الو و زعفران دارم در هر غذایی بتونم و بشه از این سه قلم استفاده میکنم البته دروغ چرا تا قبر حتی یه قدمم راه نیست از زعفرون کمتر و با ملاحظه بیشتر اینچنین خانومای قناعتگری هستیم ما دهه چهلی ها چه حالی میده ادم از خودش تعریف کنه اونم اول هفته بد بودنم کار هر کسی نیست نیاز به فاکتورهای خاصی داره ،...
-
یه پست جدی تر از جدی
سهشنبه 26 مرداد 1395 09:35
میخواستم یه پست جدی ینویسم ولی گذاشتم برای بعد بیایم از معظلات جدیدتر و جدیتر جامعه صحبت کنیم مدتیه میرم بیرون در حال قدم زدن یا تو ماشین پشت چراغ قرمز ، میبینم اکثر هموطنان دلیر و شجاع مملکتم مشغول تیلیفون (منظور موبایل نیست اون یکی شماره گرفتن) هستن حالا چی شده چی نشده که اکثر وقتشون رو به این امر خطیر حال بهم زن...
-
ظاهر بینان
سهشنبه 19 مرداد 1395 17:24
وقتی ما خانوما نظافت اساسی انجام میدیم یعنی خونه رو زیر رو میکنیم و دوباره سر جاش میزاریم فقط خودمون میفهمیم خونه تمیز شده ولاغیر (چرا ؟ برای اینکه همیشه ظاهر خونه تمیزه و اعضای خونه و اقوام و دوست و اشنا فقط ظاهر و میبینن و در نظرشون همیشه همه جا برق میزنه ) در این مواقع یه چای قند پهلو برای خودمون میریزیم و در...
-
درد دل
چهارشنبه 13 مرداد 1395 20:51
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که اقایون یه زیر شلواری میپوشن فکرشو بکنین اگر مد بود یا رسم بود که 10 تا زیر شلواری روی هم بپوشن اونوقت چه به روز ما خانوما می اومد ، یکیشو باید از تو هال جمع میکردیم یکی از آشپزخونه یکی از این اتاق یکی از اون اتاق یکی از .................... آخرش نفهمیدم برداشتن یک عدد زیر شلواری و گذاشتنش...
-
برگردیم
دوشنبه 11 مرداد 1395 10:51
قبل از انقلاب بی حجابها فقط روسری نداشتن الان روسری دارن ولی .... حجاب یه عقیده اس بعضی قبولش دارن و بعضی ندارن ، اما این چیزی که جامعه مون به سمتش میره بی حجابی نیست بی بند و باریه ، خوب نیست اما چه میشه کرد هر روز بدتر و بدتر میشه ،اینم مثل بقیه ناهنجاریها دیده میشه و همه از کنارش بی تفارت میگذریم در حالیکه وقتی از...
-
نگاهی به شخصیتهای ارتش سری
پنجشنبه 7 مرداد 1395 16:13
سریال جالبی بود ، متنی در باره شخصیتهای سریال ارتش سری خوندم خوشم اومد در ادامه میزارم دوست داشتین مطالعه کنین ، بعد بگین از کدوم شخصیتهاش بیشتر خوشتون اومد فراسوی نیک و بد آنها شاید اولین قهرمانان نوجوانی ما بودند که با اینکه آنجا توی قصه زندگی میکردند آنها اشتباه میکردند و جذاب بودند. میترسیدند و شجاع بودند....
-
رابطه
سهشنبه 5 مرداد 1395 11:43
ازم میپرسن با عروس داری چطوری؟ لبخند میزنم و میگم خوبه یه نگاه عاقل اندر سفیه بهم میندازن و میگن ، ما که خودمونی هستیم خودمونم عروس داریم راحت باش راستشو بگو میگم خوبه ، باورشون نمیشه که نمیشه ، انگار داشتن رابطه خوب مادرشوهر و عروس امری محاله بنظرم رابطه مادرشوهر و عروس هم مثل تمام روابط دیگه اس یه سری اصول داره که...
-
...
یکشنبه 3 مرداد 1395 11:59
اهل از خود تعریف کردن نیستم البته از اینکه ازم تعریف بشه لذت میبرم اینو نمیشه کتمان کرد امروز بعد از دیدن یه برنامه علمی به این نتیجه رسیدم حرفایی که در محل کارم میزدم و نظرم و خواسته هام درست و منطقی بوده ، منتها مدیران و مسئولین مربوطه سطح درک و فهمشون پایینتر از موقعیت و مقامی که قرار داشتن بود، و اخر اینکه من در...
-
dos
دوشنبه 28 تیر 1395 19:31
یاد dos افتادم چند نفر این سیستم عامل رو به یاد میارن ، صفحه سیاه و خط فرمان ، حفظ کردن کلی فرمان با انواع اقسام سوئیچهاشون ، کسی یادشه ؟ روزگاری داشتیم ، یه فاصله زیادی یا کم کل فرمان و به هم میریخت و جواب نمیداد ، وقتی pe2 که یه ویرایشگر بود اومد انگار دنیا رو بهمون داده بودن ، چه حظی میبردیم یعنی اگه این روزا رو و...
-
سه تا
یکشنبه 27 تیر 1395 13:41
اینکه تقصیرا رو گردن یه نفر دیگه بندازیم کار اسونیه ولی دردی ازمون دوا نمیشه تهمت زدن بد چیزیه ، زود اثرش گوینده رو نابود میکنه خدایا شکر بخاطر هندوانه های شیرینت ، اگه نبود چطور میتونستیم تابستونو سر کنیم
-
نسیم دلچسب
پنجشنبه 24 تیر 1395 12:12
بعد از تحمل روزهای گرم امروز هوا بهتره شده نسیم خنکی از پنجره صورتمو نوازش میکنه بعد از هر سختی اسونی هست و بعد از ....