اول عذر خواهی میکنم بابت دیر سرزدن یا نزدن به دوستان اینروزا سرم خیلی شلوغه یعنی فکرم خیلی مشغوله ، قول دو غبضه میدم که جبران کنم
با وجود علاقه به گل و گیاه اما هیچ گلدونی بجز یکی دوتا جون سختش در خونه ما دوام نمیاره نمیدونم علتش چیه شاید دوست داشتنم کافی نیست یا فقط دوستشون دارم و به قدر لازم بهشون رسیدگی و توجه نمیکنم ، بعضی ادما هم اینطوری هستن از دوست داشتن فقط احساسشو دارن وقتی پای عمل میرسه کم میارن ، وقتی پای فداکاری و گذشت و محبت میرسه جا میزنن
اخه دوست داشتن زبونی به چه درد میخوره
گذاشتن اولین پست سال 95 کار ساده ای نیست ، آدم دلش میخواد بهترین پست باشه ، دوست داره از سال گذشته شکستها و موفقیتهاش بگه یا شاید بهتر باشه گذشته رو به گذشته بسپاره و چشم به راه فرداهای بهتر باشه در اینکه تجربیات گذشته خیلی بدرد امروز میخوره شکی نیست ، سال 95 مصادف شده با اولین سال نیم قرن دوم زندگیم ، امیدوارم شما هم به این مرحله از زندگی برسین و تجربه اش کنین حال و هوای عجیبی داره ، خیلی از مسائلی که برام مهم بود دیگه مهم نیست اغراق نیست اگه بگم دنیا رو جور دیگه ای میبینم موقتی بودنش در حد 70 درصد برام محرز شده و اینکه فقط یه امتحان بزرگه ، دادن نمره به خودم کار اسونی نیست ، اشتباهات زیادی داشتم مثل همه مردم در بعضی اشتباهاتم مقصر اصلی بودم و بعضی اشتباهاتم نتیجه و تاثیر گرفته از خطاهای بقیه بود ، البته موفقیتهای زیادی هم داشتم ، خوشحالم که تونستم سالها تدریس کنم هیچی بهتر از یاد دادن و یاد گرفتن نیست هنوزم از این کار لذت میبرم و گمانم این تنها لذتیه که برام تغییر نکرده ، بارها شده در مغازه و کوچه خیابان به شاگردام بر خوردم اکثرا اونا منو شناختن سلام و علیک و لطف و محبت واقعا لذتی داره که با هیچ لذتی در دنیا قابل مقایسه نیست ، و اما امسال دو تا کار مهم دارم که امیدوارم اجل مهلت بده و بتونم تمومش کنم
با تمام وجودم دعا میکنم سال 95 برای همه سال خوب و پر برکت و خوشبختی و سلامتی باشه
یه توصیه به اقایون گرچه خودتون حتما رعایت میکنین ، اونم عیدی دادن مخصوصا به بچه ها حالا به میانسالها هم عیدی بدین جای دوری نمیره
و یه توصیه به خانوما کمتر شیرینی و اجیل بخوریم تا بعد از سیزده یکهو 10 کیلو اضافه وزن پیدا نکرده باشیم
عزیزان و مهربانان دنیای مجازی که در سال گذشته همراهم بودین خیلی دوستتون دارم لحظات خوبی در کنار خانواده داشته باشین
- یادش بخیر سالهایی که شاغل بودم وقتی به روزای پایانی سال میرسیدیم شور و هیجان عجیبی داشتم ، 13 روز تعطیلی برام رویای زیبایی بود ، چقدر کل کل میکردیم و چشم میکشیدیم که زودتر تعطیلمون کنن تا به کارهای عقب افتاده مون برسیم ، افسوس که در محیطهای کار وضعیت خانوما مخصوصا متاهلها درک نمیشه ، یا شاید محل کار ما اینطوری بود ، دو سه روز زودتر تعطیل میشدیم و تازه بدو بدوهامون شروع میشد ، در حالیکه خانومای خونه دار کارهاشون کرده بودن و خیالشون راحت بود ، ما با سرعت هر چه تمامتر کارمونو انجام میدادیم ، افسوس از اون روزا فیلم نگرفتم اگه میگرفتم خیلی بامزه میشد ، تازه در دید و بازدیدهای عید تیکه های رنگ و وارنگی بود که از جانب خانمهای خانه دار بهمون انداخته میشد ، مثلا شما شاعلها که همش بیرون هستین کاری نمیکنین یا برات باید دستگاه پول شمار بخریم
یکی نبود به اینا بگه ما که دو برابر شما کار میکنیم پس کار خونمون و کی انجام میده یا ما برای عشق و دلمون کار میکنیم نه چندرغاز حقوقی که نگرفته تمومه مطمئنم اگر میگفتمم حالیشون نمیشد درک نمیکردن
ولی در عوض تعطیلات عید حسابی خوش میگذشت
- شکر خدا که چهارشنبه سوزی تموم شد ، البته هنوز صدای ترقه از اینطرف و اونطرف به گوش میرسه پیشواز و پس واز هم پیدا کرده ، خدا بخیر کنه
مرد تا زن نگیره مرد نمیشه (قصد جسارت به اقایون و ندارم اما واقعا حقیقتیه) پسرم از وقتی ازدواج کرده بیشتر و بهتر قدر زندگی رو میدونه قبل از ازدواج حسابی ولخرجی میکرد ، گاهی به خودم میگفتم خیلی بی عقله
بی عقل نبود مسئولیت رو دوشش حس نمیکرد بعد از ازدواج حالا که مسئولیت یه زندگی رو دوشش افتاده قدر پولاشو میدونه درست و با حساب و کتاب خرج میکنه حتی قدر وسایلشو بهتر میدونه قبلا هی میخرید و به ضرر میفروخت ، بنظرم بالا رفتن سن ازدواج و حتی بی رغبتی به ازدواج امر خیلی بدیه و اولین و بیشترین ضررش متوجه خود جوونا میشه ، امیدوارم در سال جدید طور دیگه ای به ازدواج نگاه کنیم ، ازدواج بشه تشکیل یه خانواده و زندگی بشه تلاش برای داشتن نداشته ها نه یک شبه به همه چی رسیدن بشه محبت دو قلب و بوجود اومدن فرزندان صالح و خداشناس امیدوارم ...........