اینفدر راحت و اروم زیر دستم خوابیده که دلم نمیاد دستمو بردارم در این حالت احساس امنیت میکنه حیونکی هنوز کوچولوئه
مجبورم یه دستی تایپ کنم ، هیچی مثل امنیت نیست
سلامتی و امنیت دو موهبتن که وقتی از دست میره فدرشو میدونیم
مهران غفوریان در فینال مسابقه کمدی خندوانه گفت ماشین باباشو برداشته و با وجودیکه رانندگی بلد بوده اما اگه ماشینی از روبرو می اومده بی اختیار می رفته تو شکمش و هر چی راننده مقابل راه رو براش باز میکرده بازم میرفته سمتش یا فرمون رو میچرخونده رو عابر پیاده ای که اهسته از پیاده رو رد میشده و همینطور دنبال بنده خدا میکرده
حالا اینهمه داستان گفتم که بگم منم جز دسته غفوریان هستم . برای همین با وجودیکه هزاران ساله گواهینامه دارم اما رانندگی نمیکنم چون وقتی باید ترمز بگیرم دلم میخواد پامو رو گاز بزارم یا وقتی ماشینی از روبرو میاد برم بزنم بهش ، یا عابری که تو پیاده رو داره میره فکر میکنم اگه تو پیاده رو دنبالش نکنم یکی از واجباتمو ترک کردم
آره والا دلیلش همینه