زنی با انگشتر عقیق

زنی با انگشتر عقیق

وقتی گرفتاریهای این دنیا چون خوابهای پریشان می گذرند پس شکیبا باش...امام علی(ع)
زنی با انگشتر عقیق

زنی با انگشتر عقیق

وقتی گرفتاریهای این دنیا چون خوابهای پریشان می گذرند پس شکیبا باش...امام علی(ع)

شادونه

شادونه بعد از کلی اذیت و شیطونی دلش میخواد بین دستام چرت بزنه انگار اینطوری احساس ارامش بیشتری داره تا  تو قفسش ،چشماشو بسته و اروم نفس میکشه درست مثل زمانی که پسرم روی پام میخوابید و مراقب بودم بیدار نشه مراقبم گاهی نازش میکنم

تا قبل از داشتن شادونه ترس عجیبی از حیوانات داشتم هم دوسشون داشتم هم بدم می اومد بهم نزدیک بشن ، اما حالا میبینم چه دنیای جالبی دارن و بودن در کنارشون چقدر لذت بخشه

پر ارایی

شادونه روی شونه ام نشسته و داره خودشو نظافت میکنه اونم با چه دقتی کلی پر کوچولو و پوسته ریزه روی دوشم ریخته هر چی میگم بسه جانم خوشگل بودی خوشگلتر شدی بقیه اش و بزار برا وقتی رفتی تو لونه ات گوشش بدهکار نیست  ، عین این پسرایی که میخوان برن خواستگاری چقدر به خودشون میرسن و تیپ میزنن یا دخترایی که قراره براشون خواستگار بیاد احتمالا بعد از تموم شدن کارش میگه شکیبا حاضرم زود باش برام برو خواستگاری




آدمیزاد

عروسی ها چقدر متنوع و متفاوت شده ،  بعضی  عروسی ساده تر با تعداد مهمان بیشتر  میپسندن و دوست دارن عروسیشون شلوغ و پلوغ باشه بعضی تعداد کم ولی شیک و پیک برگزار شدن عروسی رو میپسندن منم که هر جا دعوتم کنن میرم و از همه نوعش لذت میبرم  ، اتفاقا این تنوع باعث شده عروسی ها جالبتر باشه و کمتر خسته بشیم

منتها عروسی های که در باغها و فضای باز برگزار میشه یه بدی داره اونم اینکه سوسکها و مورچه ها و ملخها و بقیه جک و جونورها در اون دعوت نیستن در حالیکه این عروسی در منطقه و محدوده اونا برگزار شده و حیونکی ها اگه گذرشون مخصوصا در جمع خانومها بی افته باید با زندگی وداع کنن و آخرین عروسی باشه که در عمرشون میبینن