گاهی

گاهی فکر میکنم پدر و مادرها با تمام خوبیهایی که دارن یه بدیهای پنهانی هم در وجودشون هست . در گذشته دوست داشتن زیاد بچه داشته باشن که هم کمک کارشون باشه و هم مایه فخر فروشیشون (اخه اون روزا بچه زیاد مایه فخر بود) و امروز بچه نمیخوان یا نهایت یکی برای اینکه دست  و پاگیرشون نباشه و راحت باشن کمتر خرج کنن و بیشتر به خوشی خودشون برسن

پس  نتیجه میگیرم (در حالیکه خودمم یه مادرم ) یه جاهایی خودمونو بیشتر از بچه هامون دوست داریم

یاد داستانی که  دوستم قبل از ازدواج تعریف میکرد افتادم البته میگفت تحقیق دانشمندان انجام دادن

یه میمون و بچه شو در محفظه ای گذاشتن و کم کم زیر پاشونو داغ کردن مادر اول بچه رو بغل کرده ولی بعد که داغی شدیدتر شده بچه رو گذاشته زیر و روش نشسته

قصد جسارت یا توهین ندارم گفتم که خودمم یه مادرم ولی ....