مجلسی که میریم فقط یکی دو تا بچه کوچولو زیر یک سال داره دیشب لباس سبز و سر بند قرمز براشون بسته بودن میگفتن شب حضرت علی اصغره ، وای چقدر ناز بودن یکشون که نمیذاشت سر بندش بمونه از سرش کشید مامانش قربون صدقه اش میرفت بوسش میکرد بهش شیر داد ساکت شد و خوابش برد
مهر و محبت خواهر به برادر یه چیزدیگه اس دیشب یه خواهر مهربون کنارم نشسته بود خواهری که نگران برادرش بود تا جائیکه از دستش بر می اومد کمکش میکرد
خوبی در دنیا گم نمیشه
آخی، نازی منم از این بچه ها توی مجلس زیاد می بینم خدا حفظ شون کنه
آره خیلی نازن خدانگهدار تمام بچه ها در تمام دنیا باشه
درود بر شما
سلام
قطعا همینه.