زنی با انگشتر عقیق

زنی با انگشتر عقیق

وقتی گرفتاریهای این دنیا چون خوابهای پریشان می گذرند پس شکیبا باش...امام علی(ع)
زنی با انگشتر عقیق

زنی با انگشتر عقیق

وقتی گرفتاریهای این دنیا چون خوابهای پریشان می گذرند پس شکیبا باش...امام علی(ع)

شب پنجم

  

خلاصه میکنم چون بعدش میخوام از امروز بنویسم و حسابی غرررررررررررررررررر بزنم

سخنران از بچه ها و اینکه بیشتر مراقبشون باشیم و اجازه ندیم به هر جایی که اسم خودشونو هیئت گذاشتن برن که متاسفانه به اسم هیئت هزار کار دیگه انجام میدن ازهیئتی که تازه در محله شون ایجاد شده بود میگفت که جوونا رو جمع میکنه کلی دوپس دوپیس و س ، س (منظور اسم عزیز امام حسین علیه السلام که نوحه ها  فقط حرف س اون شنیده میشه ) و تا پاسی از نیمه شب سر و صداشون بلنده و مزاحم همسایه ها و آخر شبم میریزن تو خیابون به جنگ و دعوا ، واقعا خدا عاقبتمون رو بخیر کنه

و اما امروز ساعت 10 بزور از تخت اومدم بیرون نه اینکه خواب باشم زیر پتو در حال غرغر کردن با خودم بودم از شش صبح تا ده ، دلگیرم دلواپسم ، شما اسمشو بزارین اختلاف نسلها ، دلواپسی های بیمورد یه مادر برای بچه اش ، اسمشو بزارین ناشکری به درگاه خدا اصلا اسمشو هر چی دوست دارین بزارین ، از دست مردها هم عصبانی هستم با اون ارامش و بی خیالی همیشگیشون از همسرم که  میگه تمام حرص و جوشهات بیخودیه و خیلی ارومه مثل یه ادمی که روی یه تخته پاره وسط اقیانوس نشسته و داره غروب افتاب و تماشا میکنه ایکاش منم مثل اون بودم ، خودمو از تخت کندم رفتم سراغ شادونه خوشحال روی شونه ام نشست و شادونه بر شانه شروع به شستن ظرفا ، رفت روب منزل گردگیری و اشپزی کردم و زیر لب گفتن خدایا شکرت اما نه از نوع واقعیش بلکه از نوع گلایه اش کلی باهاش حرف زدم گفتم میدونم  امروز همه جای بدنم سالمه و ممنون امروز درد ندارم ممنون امروز هوا افتابی و دلچسب ممنون اما امروز نگرانم و دلواپس کمی با من حرف بزن نشونه ای چیزی نشونم بده تا آروم بگیرم مثل همیشه وقتی دلگیر بودم یجوری حالمو خوب میکردی ، اگر دلواپسی هام بیخودی و فکر و خیاله پس خیالمو راحت کن ......

نظرات 1 + ارسال نظر
یاسر سه‌شنبه 28 مهر 1394 ساعت 16:24 http://saheb-delan.blogfa.com/

طبیعیه. همه گاهی از این نگرانی ها داریم ولی نوع بروزدادنش فرق میکنه.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.