زنی با انگشتر عقیق

زنی با انگشتر عقیق

وقتی گرفتاریهای این دنیا چون خوابهای پریشان می گذرند پس شکیبا باش...امام علی(ع)
زنی با انگشتر عقیق

زنی با انگشتر عقیق

وقتی گرفتاریهای این دنیا چون خوابهای پریشان می گذرند پس شکیبا باش...امام علی(ع)

چطور میشه

چطور میشه هم بشدت نیاز به گلاب به رویت داشت و هم پای سیستم نشست و پست جدید نوشت اصلا از چی گفت و از چی نگقت از خوابهای طولانی  و پریشان که تو رو با خودش به هر جایی میبره به جاهای قدیمی  به خونه ها و مکانهای عجیب و غریب در اینده که در عمرت ندیدی از گفتگو با ادمهای مختلف دوست اشنا غریبه حتی جر و بحث کردن با همسرت وقتی زمان و مدت خواب ادم زیاد بشه این چیزا رو هم داره همیشه عالم خواب و رویا برام جالب بود دوست داشتم بدونم در پس این رویاها چه واقعیتی خونه کرده در نوجوانی اکثر خوابام تعبیر میشد  اما بعد با بالا رفتن سن کم کم محو شد حتی مدتی اصلا خواب نمیدیدم ،گاهی رفتگان به خوابم میان هیچوقت نزدیک نیستن همیشه از فاصله ای مبهم بهم نگاه میکنن یا چند کلمه حرف میزنن اما هرگز هرگز خواب برادرم رو که در کودکی از دست دادم ندیدم دلتنگش میشم قبل از رفتنش چند تا خاطره به یاد موندنی و خوش برام گذاشت هنوز گیتاری که خودش ساخته بود و برامون میزد یادمه گریه های مادرم و چهره درهم پدرم ، زمان زیادی برد تا تونستیم با غم از دست دادنش کنار بیایم مامان هر سال عید که پرده ها رو میزد اهسته اشک میریخت میدونم یاد برادرم بود که همیشه پرده ها رو براش میزد 

چطور میشه گلاب به رویت داشت و اینقدر حرفهای گنده گنده زد


نظرات 9 + ارسال نظر
محمد رضا پنج‌شنبه 16 مهر 1394 ساعت 12:35 http://hamsayehmah.blog.ir

مگه می شه؟
مگه داریم؟ :))

همینو بگو

فامیل دور چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 22:35 http://istgahesarab.blogfa.com/

چطوری میشه واقعن ؟؟!!!!
شک نکن همه مون تجربه اش کردیم

یاسر چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 15:20 http://saheb-delan.blogfa.com/

بعضی از خاطره ها عجیب به روزمره های آدم گره خورده.

مینو چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 12:27 http://milad321.blogfa.com

روح برادرت شاد شکیبا جان.من هم دو برادرم را از دست دادم.فوت دومی دوسال قبل بود که بد جوری پریشانم کرده.گاهی همه رفتگان فامیل را خواب میبینم.مادرم را بیش از همه

خیلی متاسف شدم خدا رحمت کنه برادرات و روحشون شاد

ی پدر چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 11:22 http://neghabesorbi.blogfa.com

سلام

خیلی وقته دلم میخواد یکی از رفتگان و تو خواب ببینم...
اما نمیشه

سلام
چه بده که دلت بخواد ببینیشون اما به خوابت نیان
انشاالله به خوابتون میاد

فرهنگ چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 10:37

خدا برادرتان رو بیامرزه

ممنون خدا همه رفتگان رو رحمت کنه

نگین چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 09:05 http://www.parisima.blogfa.com

راستی
بالاخره رفتی گلاب به رویت یا هنوزززززم ؟؟؟

بالاخره که رفتم آخه اشغال بود ، خدایی دستشویی هم نعمت بزرگیه

نگین چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 09:04 http://www.parisima.blogfa.com

روح برادرت شاد و یادشون گرامی شکیبا جان

من از وقتی مادرم فوت شده خیلی خوابش رو میبینم
و باورت میشه حتی تو خوابهام هم کمکم میکنه ؟

یه بار مریض شده بودم مردد بودم که بین دو تا دکتر کدوم یکی رو انتخاب کنم .. شنیده بودم یکیشون خیلی دست به تیغه ! یعنی تا مریض میرفت پیشش میگفت برو بخواب واسه جراحی !! اما پزشک خوبی هم بود در عین حال ..

خلاصه خیلی دودل و مردد بودم و انتخاب برام مشکل بود ..

شب که خوابیدم خواب دیدم مادرم با یه چادر گلدار جلوی مطب یکی از اون دکترها قدم میزنه و منتظره من از مطب بیام بیرون !! باورت میشه شکیبا ؟

صبح که بیدار شدم دیگه کاملا مطمئن بودم میخوام چیکار کنم ...
مادرم کمکم کرده بود
رفتم پیش همون دکتره و خدا رو شکر با دارو مشکلم برطرف شد ...

روح مادر عزیزت شاد نگین جان خدا رحمتشون کنه میگن مرده ها اگاه هستن و همیشه به یاد زنده ها
چه خوب که مشکلت با دارو رفع شد

پژمان چهارشنبه 15 مهر 1394 ساعت 08:44 http://chashmanman.mihanblog.com/

سلام
خدا برادرتون رو رحمت کنه. می خواستم برای پست نظر بنویسم ولی همین که به اون جمله که درباره براتون نوشته بودیم رسیدم دلم بارونی شد. روحشون شاد.

سلام
دلتون همیشه افتابی
متشکرم خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.