زنی با انگشتر عقیق

زنی با انگشتر عقیق

وقتی گرفتاریهای این دنیا چون خوابهای پریشان می گذرند پس شکیبا باش...امام علی(ع)
زنی با انگشتر عقیق

زنی با انگشتر عقیق

وقتی گرفتاریهای این دنیا چون خوابهای پریشان می گذرند پس شکیبا باش...امام علی(ع)

ناشکیبا

بنظرم بهتره اسمم و عوض کنم و بجای شکیبا بزارم ناشکیبا ، زود رنج شدم بدجور کم طاقتی هم بهش اضافه شده ، منی که احترام هر کسی حتی یه بچه رو نگه میداشتم و اگر حرف درشت یا بی ربطی میشنیدم و بهم میزدن صبوری میکردم و مردم داری دیگه تحمل ندارم ، با کوچکترین اشاره از کوره در میرم

میدونم خوب نیست اما دروغ چرا تا قبر یه نفس هم راه نیست ، حال اینروزام اینطوریه

شکیبا سه‌شنبه 23 شهریور 1395 ساعت 11:41
نظرات 14 + ارسال نظر
علی امین زاده چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت 13:39 http://www.pocket-encyclopedia.com

گاهی آدم بی حوصله میشه. به نظرم موقتیه و می گذره نگران نباش!

نسیم یکشنبه 28 شهریور 1395 ساعت 01:35

خانواده همسرم موقع شادی و خوشی یادی از من نمیکنند اما موقع گرفتاری توقع دارند رفتارم با هاشون گرم و صمیمی باشه
منم چون رودربایستی دارم یا انتظارشون رو برآورده میکنم ویا از طرفشون بی‌توجهی بیشتر میشه
که هر دو حالتش برام آزار دهنده هست!!

سلام نسیم جان
ایکاش ادرسی از خودت میذاشتی منم خدمت برسم
چه رفتار بدی دارن
نمیفهمم بعضی ها برای دو روز دنیا که گذراست چرا اینقدر بی محبتی میکنن اونم به یکی از اعضای خانواده خودشون بالاخره خانواده همسر هم خانواده ماست

بهار شیراز پنج‌شنبه 25 شهریور 1395 ساعت 11:54

هر از گاهی لازمه ... و یه چیزی شکیبا جان، دیدی اونایی که مهربونن خشمشون خشم اژدهاست... همه از تعجب شاخ در میارن و مثل چی ساکت میشن
مثل خودم

تو که ماهی خشمتم بجا و خوبه

بهمن پنج‌شنبه 25 شهریور 1395 ساعت 11:34 http://www.life-bahman.blogsky.com

سلام " ناشکیبا خانم جان"
خودمونیم، این اسم هم بهتون میاد! یه جور ابهت بهت داده
به نظر من هیچ اشکالی نداره...مگه قراره هر روز یه جور باشیم؟ مگه روزهای خدا همشون یه جورن که ماهم یه جور باشیم! نذار چیزی توی دلت خدای نکرده عقده بشه. با حفظ احترام طرف مقابلت ، حرفت رو بزن...
خب، حال خواهر همیشه شکیبامون چطوره؟ خوبی انشاالله از خدا میخوام همیشه دلت شاد و لبت خندون و تنت سالم باشه...

سلام
حتما به توصیه خوبتون عمل میکنم
خوبم خدا رو شکر

مینو پنج‌شنبه 25 شهریور 1395 ساعت 03:14 http://milad321.blogfa.com

هنوز هم نمیتونم در مقابل حرفی که ناراحتم میکنه،عکس العمل نشون بدم.شاید برای اولین بار حدود یک ماه قبل نسبت به یکی از اقوام تند شدم. خیلی هم بده این حالت

ولی باید عکس العمل نشون داد از بچگی به ماها یاد دادن احترام یعنی جواب ندادن در حالیکه احترام یعنی جواب معقول دادن از بس هیچی نمیگیم و تو خودمون ریختیم هزار جور بیماری گرفتیم و بقیه هم به خودشون حق میدن هر چی میخوان بهمون بگن
خوب کاری کردی جوابشو دادی اصلا ناراحت نباش اما زود رنج بودن خوب نیست چون ممکنه طرف منظور بدی از حرفی که میزنه نداشته باشه ولی ما بیخودی ناراحت بشیم ویه چیزی بگیم که باعث بوجود اومدن دلخوری بشه

زن خانه دار معمولی چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 22:45

نمیدونم چرا گاهی وقتا آدم اینجوری میشه مخصوصا ما خانومها،منم این حس و حال خیلی تجربه کردم،ان شالله زودی حالت عوض بشه

جواب دادن خوبه زیادی احترام نگه میداریم گمون میکنن عرضه جواب دادن نداریم اما زود رنج بودن خوب نیست
ممنون عزیز دلم

پیمان چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 19:39 http://freemine.blogfa.com/

لطفا این اسم نزارین که اسم یکی دیگه از خواننده هام..قاطی میکنم خخخ

ولی در کل چون تو همین شرایطم درک میکنم :)

حالا ما یه چیزی گفتیم شما چرا جدی میگرین

محمد رضا چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 12:18 http://hamsayehmah.blog.ir

خانوم شکیبا .. ناشکیباییتم همه دوست دارن .. باور کن

محمد رضا چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 12:17 http://hamsayehmah.blog.ir

سلام
آدمیم خب .. مگه قراره همیشه یکنواخت و اتوکشیده زندگی کنیم؟
بذار منم بیام با هم بزنیم بدخواهاتو لت و پار کنیم اصن
منم اینروزا قاطیما .. کسالت بچه ها به منم منتقل شده .. الان اسم بده عکس پاره شو تحویل بگیر

سلام
ممنون از حمایتتون عکس پاره هم دل ما رو خنک میکنه

باران چهارشنبه 24 شهریور 1395 ساعت 02:50

سلام.
تو اینجور مواقع بهترین راه حل خوردن یک شربت آبلیمو مبتونه چاره ساز باشه و عصبانیت تون فروکش کنه :)

سلام باران جان
قربونت برم خوشگل من تا برم شربت درست کنم که کار از کار گذشته
باران جان از من میشنوی باید جواب ادمایی که احتراممون رو نگه نمیدارن بدیم لازم نیست بترسیم چی میشه چی نمیشه چند بار که جوابشونو بدیم دیگه حساب کار دستشون میاد
خوب بودن زیادی هم خوب نیست

نگین سه‌شنبه 23 شهریور 1395 ساعت 23:45

ببخش شکیبا جان ولی خیلی دلم میخواد حرف بزنم

اصلا دلم میخواست الان کنارم بودی کلی باهات حرف میزدم

وقتی به دوره ای که خودم ازدواج کردم فکر میکنم
وقتی خودم رو با دخترهای این دوره که ازدواج میکنن و بقول معروف عروس یه خانواده میشن مقایسه میکنم...
وقتی رفتارهای خودمو بیاد میارم و رفتارهای امروزی ها رو میبینم...

غصه میخورم شکیبا جان.. حسرت میخورم

چقدر تحمل کردم .. چقدر به خودم فشار آوردم .. چقدر بجای اعتراض سکوت کردم ...چقدر اشک ریختم ... حاصل اونهمه تحمل و صبر و غصه خوردن امروز شده فشار خون .. فشار خونی که خیلی وقتها با هیچ قرص و دوایی خوب نمیشه ... چون ریشه در سالهای گذشته داره ...

الان میبنیم جوونها چقدر راحت خودشون برای زندگی خودشون تصمیم میگیرن
حقی که ما نداشتیم .. حقی که بسادگی و بیرحمی از ما دریغ شد ... ما تابع بودیم .. تسلیم محض بزرگترها بودیم .. مدام تو گوشمون میخوندن و اصلا اینطوری بار اومده بودیم که کسی رو ناراحت نکنیم و خلاف میلش رفتار نکنیم هرچقدر هم که خودمون ناراحت میبودیم و تحت فشار ...

سالهای زیادی از عمرم گذشت اما خیلی خیلی خیییییییلی وقتها میشد که بجای اشک ریختن بخندم، میشد که بجای غصه خوردن شاد باشم .. میشد که بجای حرص خوردن با آرامش لحظات زندگیمو بگذرونم ... چیزی که کمترین حق هر انسانه ...

رعایت حالم رو نکردن شکیبا ..
هیچکی رعایت حالم رو نکرد ...


مدتیه خودم خودم رو دریافتم
شاید دیر باشه
اما حتی اگه چند روز هم از عمرم باقی مونده باشه میخوام همین چند روز همه بدونن که حق ندارن بجای من تصمیم بگیرن .. حق ندارن توهین کنن .. حق ندارن برای زندگی من برنامه ریزی کنن ... حق ندارن بخاطر گشودن عقده های فروخورده خودشون روح و روان منو به بازی بگیرن ..

و خوشحالم از اینکه هرچقدر دیگه از عمرم باقی مونده باشه با این نگرش تازه زندگی خواهم کرد ..
انشاالله ...

کاش نزدیک بودی شکیبا ...

نزدیک نیستیم ولی هر چی دلت میخواد بگو بارها گفتم بازم میگم عاشق کامنتهای طولانیتم
اره همش بهمون گفتن سکوت کنین حتی همسرم بهم میگفت هیچی نگو منم گوش میکردم اما حالا صبرم لبریز شده بی احترامی نمیکنم ولی کسی حرفی بزنه خوب یا بد درست یا غلط هر چی به ذهنم برسه بهش میگم بدون رودربایستی
ولی خودمونیم نگین عجب حالی میده چقدر دل ادم خنک میشه
بیشترین علت فشار خون استرس و ناراحتیه ولش کن به گذشته فکر نکنیم مهم الان و امروز و اینده اس

نگین سه‌شنبه 23 شهریور 1395 ساعت 23:37

سلام بر "همیشه شکیبا" ی عزیز

عزیزم من به تجربه دریافتم که سالها شکیبایی و سکوت و احترام همه رو نگه داشتن (حتی در شرایطی که احتراممون حفظ نشده) باعث میشه عین فنر فشرده یه روزی دیگه تحمل فشار رو نکنیم و از جا بجهیم.

من خیلی وقته متوجه شدم که جواب بی احترامی احترام نیست. جواب اهانت سکوت و خودخوری نیست. جواب عصبانیت و پرخاش، صبر و شکیبایی و آرامش نیست.

برای خودم ارزش قائل شدم. کاری که متاسفانه سالها نکردم. مرتب به خودم تاکید کردم که تحت هر شرایطی دیگران نباید ناراحت بشن. ولی عیبی نداشت اگه خودم ناراحت میشدم و حرص میخوردم و اشک میریختم و غصه میخوردم!!

خوب
مدتیه فهمیدم که اشتباه میکردم
خودم رو تحت فشار قرار میدادم بخاطر اینکه دیگران راحت و شاد و راضی باشن!!!
خیلی دیر متوجه شدم ولی بالاخره اون روز رسید که بفهمم خودمم یک انسانم و حق زندگی و حق آرامش دارم ...

و بقول قدما: جلوی ضرر رو هرکجا بگیری منفعته ...

حالا که فهمیدم پاسخ بی احترامی لااقل اینه که به طرف بفهمونی متوجه بی احترامیش شدی و اجازه نداره حرمتت رو بشکنه، متفاوت با قبل عمل میکنم

این دلیل ناشکیبایی نیست عزیزم
دلیلش اینه که تازه متوجه شدیم خودمونم حق زندگی داریم !

سلام نگین جان
درسته بقول تو بازم جای شکرش باقیه که فهمیدیم
حرف و حالمو خوب درک کردی

یاسر سه‌شنبه 23 شهریور 1395 ساعت 16:01 http://saheb-delan.blogfa.com/

سلام.
پس خیلی مراقب نظرامون باشیم. :))))

خیلییییییییییییییییییییییییی

پری سه‌شنبه 23 شهریور 1395 ساعت 13:37 http://shahpari-a.blogsky.com/

من نیز ...

و هر بار که کنترلم و از دست میدم .. به شدت پشیمون میشم .. ولی سودی نداره ..

تقصیر خودشونه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.